دکتر رضا داوریاردکانی در مقاله «فلسفه حافظ» که در سالنامه حافظپژوهی (۱۳۷۷) آمده است، درباره اهمیت اندیشههای لسانالغیب در غزلهایش مینویسد: «حافظ یکی از دانشمندترین شاعران همه تاریخ است. من گمان نمیکنم که هیچ شاعری به دانشمندی حافظ باشد. حافظ فیلسوف بهمعنی متفکر است. حکمت را کنار نمیگذارد، بلکه توسل به حکمت میکند، یعنی تدبیر را میطلبد... اگر کسی سعی کند در دیوان حافظ اشعاری بیابد که از نظر عرفانی و فلسفی قابل تفسیر باشد، کوشش او بیثمر نخواهد بود، اما حافظ شاعر است و کارش همزبانی است و ما چون به همزبانی احتیاج داریم بهسراغ حافظ میرویم، چراکه حافظ زبان ماست. حافظ شاعر شهر همه فارسیزبانان است، صورت نوعی بشر است [اما] انسان معمولی نیست، شاعری است که ساحت زمین و زمان را طی میکند، بر سر ما سایه میاندازد و به ما زبانی را یاد میدهد که یکدیگر را دوست بداریم و بفهمیم.»